سواد رسانه چیست
سواد رسانهای (Media Litracy)، مفهوم گستردهای است که شامل توانایی دسترسی و تجزیهوتحلیل پیامهای رسانهای و همچنین ایجاد، انعکاس و اقدام، با استفاده از قدرت اطلاعات و ارتباطات برای ایجاد تغییر در جهان است.
این نوع سواد، محدود به یک رسانه نیست و بهعنوان مجموعهای از شایستگیها که برای کار، زندگی و شهروندی ضروری هستند، درک میشود.
در تعریف جهانی سواد رسانهای آمده: «فرایندی که برای پیشبرد شایستگیهای ارتباطات رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد و هدف از آن ارتقای آگاهی از تأثیر رسانه و ایجاد موضع فعال در قبال مصرف و ایجاد رسانه است.»
آموزش سواد رسانهای بخشی از برنامۀ درسی در ایالات متحده و برخی کشورهای اتحادیه اروپا است و یک جامعۀ جهانی میان رشتهای متشکل از محققان و مربیان رسانهای در مجلات علمی و تخصصی و انجمنهای ملی در آن عضویت دارند.
به گفتۀ مرکز سواد رسانهای، که یک سازمان پیشرو حمایتی است، سواد رسانهای ” چارچوبی را برای دسترسی، تجزیهوتحلیل، ارزیابی، ایجاد و مشارکت با پیامها در اشکال مختلف – از چاپی گرفته تا ویدئویی و اینترنتی – فراهم میکند.”
سواد رسانهای درک نقش رسانهها در جامعه و همچنین مهارتهای ضروری پرسشگری و ابراز وجودیت خود، برای شهروندان و داشتن دموکراسی را ایجاد میکند.
چارلز مک گالین، استاد مدیریت رسانه دانشگاه استنفود، سوادرسانهای را اینگونه تعریف کرده است: توانایی بهکارگیری مهارتهای تفکر انتقادی در پیامها، نشانهها و نمادهای منتقل شده از طریق رسانههای جمعی.
چرا سواد رسانهای داشته باشیم؟
ما در دنیایی احاطهشده با انواع رسانهها زندگی میکنیم و در طی روز با بسیاری از آنها، مستقیم یا غیرمستقیم در ارتباطیم. از اشخاصی که ادعا میکنند به سواد رسانه نیاز ندارند چون اصلاً از دنیای مجازی،رسانهها و شبکههای اجتماعی استفاده نمیکنند باید پرسید آیا این دسته حتی روزنامه نمیخوانند؟ رادیو گوش نمیدهند؟ تلویزیون نمیبینند و اصلاً از گوشی استفاده نمیکنند؟ سواد رسانهای به ما کمک میکند تا تمام پیامهای رسانهای که روزانه با آنها مواجه میشویم درک و ارزیابی کنیم و با آگاهی بیشتر، انتخابهای بهتری داشته باشیم در مورد آنچه که برای خواندن، تماشا و گوشدادن انتخاب میکنیم.
سواد رسانهای یا Media Litracy بهعنوان یک مهارت ضروری قرن بیستویکم شناخته شده است. در واقع بیانیه ۴۶ انجمن انجمن روانشناسی و فنآوری رسانه آمریکا، شامل حمایت از توسعه سواد رسانهای است.
با وجود این امر، هنوز بسیاری از مردم رسانهها را سرگرمی بیضرر می دانند و ادعا میکنند که تحت تأثیر پیامهای آن قرار نمیگیرند. این درحالیاست که یافتههای تحقیق بهطور مداوم به آموزش سوادرسانهای به کودکان و بزرگسالان تأکیددارد و اینکه مراکز آموزشی و مدارس، تأثیر رسانهها را بشناسند و به مخاطبان، دانش و ابزاری برای کاهش تأثیر آن بدهند.
جالب است بدانیم که در ارتباطات بخش مهمی بهنامهای «تأثیر قدرتمند رسانهها» وجود دارد که به این موضوع اشاره میکند: رسانهها بهشدت روی مخاطب اثر میگذرند. این نظریهها ثابت میکنند که افراد تحت تأثیر پیامهای رسانهای که مصرف میکنند قرار میگیرند.
تاریخچۀ سواد رسانهای
اولین تلاشها برای آموزش سواد رسانهای اغلب به تلاش موسسه فیلم بریتانیا در اواخر دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ برای آموزش مهارتهای تحلیلی به کاربران رسانه بازمی گردد. در همان زمان در آمریکا، انجمن ویسکانسین به دنبال این بود که به شهروندان آموزشدهد که مصرفکنندگان، مهمتر از رسانهها باشند. هدف تلاشهای اولیه سواد رسانهای که تا دهه ۱۹۶۰ ادامه داشت، حفاظت از دانشجویان و دانشآموزان در برابر رسانهها با هشدار به آنها در مورد مصرف رسانه بود.
ظهور اینترنت و فناوریهای قابل حمل که ما را قادر به مصرف رسانه در هر مکان و هر زمان میسازد ضرورت و اهمیت سواد رسانهای را باردیگر متذکر شد.
باید توجه داشتهباشیم که هدف سواد رسانهای، جلوگیری از استفاده مردم از رسانهها نیست، بلکه کمک به آنها برای تبدیلشدن به مصرفکنندگان رسانهای آگاهتر و متفکرتر است.
چه کشورهایی روی سواد رسانهای تأکید دارند؟
در حال حاضر، آموزش سواد رسانهای بهعنوان واحدی درسی در سطح دبستان و حتی دانشگاه در کشورهای انگلیسی زبان از جمله استرالیا، کانادا و بریتانیا پذیرفته شده و پیش میرود و در کشور ایران نیز از سال 96، طرحدرس سواد رسانهای به تصویب آموزشوپرورش رسید که براساس آن کتاب “تفکر و سواد رسانهای” و بخش ارتباطات در کتاب کار و فنآوری در دروس پایه هشتم تا یازدهم گنجانده شد.
تأثیرات سواد رسانهای
شواهد حاکی از تأثیر آموزش سواد رسانهای نشان میدهد که این موضوع میتواند به نوجوانان کمک کند تا نسبت به خوراکی که از رسانهها دریافت میکنند حساس شوند و هر محتوایی را بهآسانی نپذیرند. آموختن این مهارت، برای افراد در همه سنین ارزشمند است چرا که به آنان میآموزد مصرفکنندۀ فعال رسانه باشند نه مخاطب منفعل این بدین معناست که پیامهای رسانهای را تحلیل کنند، پیام درست را از نادرست تشخیص دهند و حتی دربرابر محتوای ناسالم واکنش نشان دهند.
دبلیو. جیمز پاتر پژوهشگر رسانهای، روزنامهنگار و تحلیلگر محتوای رسانه، معتقد است که تمام پیامهای رسانهای، چهار بُعد دارند:
شناختی: اطلاعاتی که منتقل میشوند
عاطفی: احساسات اساسی که بیان میشوند
زیباییشناسی: دقت و هنرمندی کلی پیام
اخلاقی: ارزشهایی که از طریق پیام منتقل میشوند
کارن دیل – شکلفورد روانشناس رسانه پیشنهاد میکند که ما میتوانیم از این چهار بعد بهعنوان یک نقطه پرش برای بهبود مهارتهای سواد رسانهای خود استفاده کنیم.
برای مثال می توان به این موضوع اشاره کرد که حین پخش آنلاین ویدیو یا تبلیغ یک داروی کاهش وزن معجزهآسا، میتوانیم آن را بهصورت زیر تجزیه کنیم:
در بُعد شناختی میتوانیم با پرسیدن برخی از سؤالات زیر ارزیابی کنیم که تبلیغ چه اطلاعاتی را به ما منتقل می کند:
-
وعده تبلیغ چه کاری انجام خواهد داد؟
-
آیا به نظر میرسد این دارو بتواند وعدههای تبلیغی را عملی کند؟
-
چه کسی به این نوع دارو نیاز دارد؟
در بعد عاطفی، ما میتوانیم احساساتی را ارزیابی کنیم که خالق تبلیغ میخواهد:
-
آیا آنها می خواهند ما نسبت به وزن خود احساس ناخوشایندی داشتهباشیم؟
-
آیا آنها میخواهند ما راههای مثبتی را تصور کنیم که این دارو میتواند زندگی ما را تغییر دهد؟
-
آیا آنها میخواهند ما رضایتی را که پس از درمان سریع دارو احساس میکنیم، متصور شویم؟
در بعد اخلاقی، ما می توانیم بررسی کنیم که تبلیغ کنندگان میخواستند چه بگویند:
-
آیا آنها لاغری را با شادی برابر می دانند؟
-
آیا آنها این پیام را میفرستند که وقتی کسی اضافه وزن دارد، با موضوعی بُغرنج در زندگیاش مواجه است؟
-
آیا با این پیام قصددارند بگویند باید لاغر بود تا مورد محبت و احترام قرار گرفت؟
این یک راه برای یادگیری تمرین سواد رسانهای در زندگی روزمره است. به یاد داشته باشید که هدف از سواد رسانهای این نیست که کمتر از رسانهها لذت ببرید، بلکه این است که به مردم ابزارهایی بدهید تا مصرفکنندۀ رسانهای «فعال» باشند.
سواد رسانهای نهتنها شما را در تشخیص، تجزیه و تحلیل و ارزیابی پیامهای منفی یا نادرست رسانهای توانمند میسازد، بلکه کمک میکند تا از رسانهها بیشتر لذت ببرید؛ زیرا کنترل رسانهها را به دستان شما سپرده است. نتایج نشان میدهند افرادی که از سواد رسانهای بهرهمندند، سلامتی روحی و شادی ذهن دارند چرا که خود را از دیدن و پذیرش محتواهای نامطلوب، حفظ میکنند و دقیقاً همانچیزی را دریافت میکنند که مورد رضایتشان است و یا در برابر تأثیرگذاری پیام به ما قدرت مقاومت میبخشند.
نتیجه
در کل باید گفت سواد رسانهای یا Media Literacy تکنیک عملی و مهارتی است که اینروزها به یکی از مهمترین آموزشها در جهان تبدیل شده است چرا که به افراد این توانایی را میدهد تا تحلیل مناسبی از مطالب منتشر شده در انواع شبکههای رسانهای داشته باشند.
اگر همچنان حس میکنید که نیازی به سواد رسانهای ندارید فقط به این مطلب فکر کنید که روزانه مطالب بسیار زیادی در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و یا حتی اخبار مربوط به افراد مشهور و بازیگران منتشر میشود و یا در سرخط خبرها قرار نمیگیرد که برخی از آنها صرفاً شایعه یا در اصطلاح Fake news هستند و واقعیت ندارند.
بنابراین آیا زمان آن نرسیده که وقتی با خبر یا مطلبی مواجه شدید بهجای آنکه فوراً تحتتأثیر قرار بگیرید یا آن را انتشار دهید بهراحتی محتوای آن را بررسی کنید؛ صحتسنجی انجام دهید؛ مفیدبودن یا مضربودن آن را تشخیص دهید و بعد از آن استفاده کنید؟
رسانه قدرت این را دارد که در کوتاهترین زمان ممکن و با بالاترین کیفیت، اخبار و مطالبی را منتشر کند و این هنر و تشخیص مخاطب است که بتواند واقعیت را از شایعه تشخیص دهد.