با شکلگیری دنیای هوشمصنوعی مولد (GenAI=generative AI)، شرکتهای “فنآوری“، “رسانهوسرگرمی” و “ارتباطات از راه دور” (TMT= technology, media and entertainment and telecommunications) به استفاده از این فنآوری روی آوردند.
پتانسیل تحولآفرین و شتاب سریع GenAI چالشهایی به همراه دارد؛ از محدودیتهای سازمانی گرفته تا عدم قطعیتهای قانونی.
نیوزویک در تازهترین یادداشت خود با نگاهی به استفادۀ شرکتهای TMT از فنآوری GenAI طی دو سال اخیر نوشت: «سرعت استفاده از این فنآوری بسیار رو به رشد است و به نظر میرسد تا سال 2025 تقریباً 90 درصد از پتانسیل این شرکتها را استفاده از فنآوری نوظهور GenAI تشکیل دهد.»
دکتر شرلی، استاد دانشگاه استنفورد و یکی از مدیران تیم برنامهریزی محتوای رسانهای در مایکروسافت در مصاحبهای با خبرنگار نیوزویک بهصورت برخط (آنلاین) گفت: «شرکتهای TMT در دهۀ پیشِ رو، در خط مقدم انقلاب GenAI خواهند بود. آنها، راهحلهای GenAI را برای مشتریان خود فعال میکنند و زیرساختهای کلیدی را پیریزی خواهند کرد. حتی برای شرکتهای فعال در حوزۀ رسانه و سرگرمی، GenAI نویدبخش نوآوری و خداحافظی با مدلهای تولیدمحتوای قدیمی است.»
نیوزویک با نگاهی به این پدیدۀ نوظهور در ادامۀ مطلب خود اینچنین نوشت: «سازمانهای فعال در زمینۀ ارتباطات راه دور یا همان Telecomunication میتوانند آزادانه یکی از این دو مسیر را انتخاب نمایند: تغییر سیستمها و فرایندهای داخلی و رویآوردن به GenAI یا کنار گذاشتن مزایای هوشمصنوعی در خدمات ارتباطی و استفاده از همان روشهای “سنتی” قبل.
خبرنگار نیوزویک با بیان نگرانیهای اخیر درخصوص جایگزینی هوشمصنوعی با نیروهای انسانی در شرکتهای فعال در حوزۀ رسانهوسرگرمی و همچنین ارتباطات راه دور از دکتر شرلی پرسید: «آیا با ورود GenAI حضور نیروهای انسانی در این سازمانها و استفاده از مهارتهای آنان رو به افول خواهد گذاشت یا نه؟!» که پاسخ دکتر شرلی چنین بود: «نمیتوان منکر این قضیه شد که در شرکتهای فعال در حوزۀ رسانهو سرگرمی، استفاده از کارمندان انسانی کاهش خواهد یافت اما این جمله به معنای خداحافظی با نیروی انسانی و سپردن تمام کارها به هوشمصنوعی نیست؛ بلکه مقصود این است که دیگر استفاده از نیروهایی کاهش مییابد که فقط به روشهای قدیمی یا سنتی برای تولید محتوای رسانهای پایبندند و قطعاً نیروهای تازهنفس، خلاق، دارای ایدههای بسیار تأثیرگذار و سودآور که هماهنگی با GenAI را بلدند همچنان در بدنۀ این شرکتها باقی خواهند ماند.»
سرمایهگذاری شرکتهای TMT روی GenAI
بررسیها نشان میدهد که در مدت چهار ماه(سه ماه پایانی سال 2023 و ماه اول سال 2024)سرمایهگذاری روی GenAI از سوی شرکتهای TMT افزایش یافته است.
- ۴۵ درصد از شرکتهای TMT در نوآوری مبتنی بر هوشمصنوعی سرمایهگذاری کردند
- و ۴۶ درصد دیگر از این میان، سرمایهگذاری های قابل توجه در ۱۲ ماه آینده را در دستور کار خود دارند.
این آمار نشان میدهد شرکتهای TMT در موقعیت اول برای استفاده از GenAI به نفع سودآوری خود و جذب مخاطبان قرار دارند.
دکتر شرلی چند مورد را درخصوص استفادۀ شرکتهای TMT از GenAI ضروری دانست که عبارتند از:
شکلدهی فرصتهای جدید برای مشتریان و پلتفرمها
همانطور که شرکتهای TMT بررسی میکنند که چگونه میتوانند از GenAI – هم در کوتاهمدت و هم بلندمدت – بهرهمند شوند باید موارد استفاده از این فنآوری نوظهور را نیز در نظر بگیرند تا هم رشد و کارایی به همراه داشته و هم به بهتر شدن خدمات آنها کمک کند.
رشد خدماتدهی به مشتری
در کوتاهمدت، GenAI میتواند با ایجاد چتباتهای هوشمندتر و با ترکیب کمکهای انسانی و دیجیتال به روشهای جدید، تعاملات مشتری را متحول کند. این موضوع بهویژه مربوط به شرکتهایی است که عملیات پشتیبانی گستردهای از مشتریان دارند. GenAI همچنین میتواند به شخصیسازی خدمات کمک کند؛ بهگونهای که شرکتها مطمئن شوند سرمایهگذاریها – چه در موتورهای پیشنهاد محتوا و چه در ارتقا شبکه فیبر – با نیازهای خاص مشتری، بهتر هماهنگ میشوند.
باز کردن مدلهای تجاری پلتفرم
در طولانیمدت، هوشمصنوعی میتواند قدرت مدلهای تجاری جدید را افزایش دهد؛ به ویژه پلتفرمهای خدماتی و واسطههای زیستبوم فنآوری و رسانه.
پتانسیل GenAI برای کمک به توسعه و توزیع محصول، ارتباط بهتر در کسبوکارهای B2B و “رضایت مشتریان” به این معنی است که این فنآوری میتواند نقشی فراگیر در نوآوری مدل کسبوکار ایفا کند.
تبدیل شدن به سازمان مبتنی بر هوشمصنوعی
مدیریت دانش، بهرهوری و اتوماسیون، همگی در یک سازمان مبتنی بر هوشمصنوعی با کارمندان توانمندتر به دست میآیند. با بهبود دسترسی و به اشتراکگذاری اطلاعات، شرکتهای TMT در نهایت میتوانند بر روابط بین IT و توابع توسعۀ محصول، اثر بگذارند. برای مثال -وظایف کم ارزش را به اتوماسیون و هوشمصنوعی بسپارند تا زمان به نفع تمرکز برای ارزشآفرینی مهمتر آزاد شود.
محیط نظارتی و سیاستگذاری نامشخص
رگولاتورها، چالشهای اخلاقی ناشی از هوشمصنوعی را در کنار نیاز به اشکال جدید حکمرانی و حفاظت از دادهها به رسمیت میشناسند. در حالی که قوانین جدید باید اطمینان بیشتری به همراه داشته باشند؛ تعبیه چنین قوانینی زمان میبرد چرا که سیاست استفاده از هوشمصنوعی در جغرافیاهای متفاوت، با یکدیگر بسیار فرق دارد.
محدودیتهای اکوسیستم
در حالی که بسیاری از شرکتهای TMT دارای زیستبومهای تأمینکننده و زنجیرۀ ارزشاند جذب موج جدیدی از مشارکتهای مبتنی بر GenAI در ساختارهای تمام زیستبوم ممکن است دشوار باشد.
محدودیتهای بودجه و سرمایهگذاری
چالش محیطهای اقتصاد کلان میتواند توانایی شرکتهای TMT برای سرمایهگذاری در بخش هوشمصنوعی را محدود کند. این موضوع به سهم خود میتواند وابستگی بیشتری به شرکا برای آوردن قابلیتها و تخصصهای فنآوری GenAI ایجاد کند. به همین ترتیب، محدودیت بودجه نیز ممکن است توانایی مشتریان سازمانی را برای سرمایهگذاری در فنآوری و مهارتهای هوشمصنوعی را محدود سازد.
مقاومت کارمندان و مشتریان
پتانسیل GenAI و سرعتی که در انجام کارها دارد به کاهش مشارکت انسانی انجامیده که همین امر، در حال حاضر باعث دلسردی کارمندان، به ویژه در صنعت رسانه و سرگرمی ایالات متحده شده است.
در عین حال، نگرانیهای مشتری در مورد حریمخصوصی و کیفیت دادهها ممکن است سردرگمی به وجود آورد یا مانع پذیرش تعاملات مبتنی بر هوش مصنوعی شود. تحقیقات نشان میدهد که ۴۸ درصد از مصرفکنندگان این فنآوری نوظهور، نگران الگوریتمهای مورد استفاده توسط برنامهها و وبسایتها هستند به همراه چگونگی تاثیر آنها بر آنچه آنلاین می بینند.
حاکمیت و حفاظت ناکافی از دادهها و مالکیت معنوی (IP)
شرکتهای TMT، سازمانهای غنی از دادهاند؛ اما این امر، پیچیدگیهایی ایجاد میکند. مجموعه دادههای تمیز و مرتب برای آموزش الگوریتمهای GenAI بسیار مهمند.
سازمانهایی که هنوز دادهها در آنها پراکنده و مدیریت آنها دشوار است باید حاکمیت دادههای خود را سریعتر و بیشتر تطبیق دهند.
در همین حال، خطرات جدید میتوانند از ترکیب دادههای اختصاصی و عمومی و از افزایش اشتراک دادهها بین شرکتهای TMT، شرکا و مشتریان پدیدار شوند. علاوه بر این، احتمال نقض IP در دنیای GenAI افزایش خواهد یافت.
صرف نظر از این نکات جزئی، شرکتهای TMT متوجه میشوند که برای پرداختن به خطرات اخلاقی باید بیشتر با سایر ذینفعان صنعت همکاری کنند: ۷۴ درصد از مدیران عامل بر این باورند که جامعۀ کسبوکار باید بیشتر روی پیامدهای اخلاقی هوشمصنوعی و چگونگی تأثیر استفاده از آن بر حوزههای کلیدی زندگی ما تمرکز کند. این حس تعهد مشترک پیامدهای مهمی برای استراتژیهای مبتنی بر هوشمصنوعی دارد.