آمادگی سایبری یک نیاز حیاتی برای سازمانهای بزرگ و حساس در زمان جنگ و بحران است. شرکتهای مهمی مثل فولاد مبارکه، ایرانسل، سازمان امور مالیاتی، بانکها و وزارتخانهها، به عنوان بخشهای کلیدی زیرساخت ملی، هدف اصلی حملات سایبری در شرایط بحرانی محسوب میشوند. عدم آمادگی این سازمانها میتواند موجب اختلالات گسترده، خسارات مالی فراوان و حتی خطرات امنیت ملی شود. بنابراین، داشتن یک پلن جامع آمادگی سایبری که فرایندهای پیشگیری، شناسایی تهدیدات، واکنش سریع و بازیابی اطلاعات را پوشش دهد، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
فاز پیشگیری و آمادگی
در این مرحله، اقدامات پیشگیرانه باید به صورت مستمر و قبل از وقوع هرگونه بحران انجام شود تا زیرساختها تا حد امکان مقاوم و آماده باشند.
تفکیک شبکه
تفکیک شبکه یا Network Segmentation یکی از مهمترین اقدامات در امنیت سایبری سازمانی است. این روش به معنی جدا کردن شبکههای IT (اداری) از شبکههای OT (عملیاتی یا صنعتی) است. در سازمانهایی که زیرساختهای حیاتی مانند پالایشگاهها، نیروگاهها یا خطوط تولید دارند، اتصال مستقیم شبکه IT به OT میتواند مسیر نفوذ هکرها به تجهیزات کنترل صنعتی باشد. برای اجرای این تفکیک، معمولاً از VLANهای مختلف، فایروالهای داخلی و سیاستهای دسترسی سختگیرانه استفاده میشود تا ارتباط بین این شبکهها به صورت کنترلشده و محدود برقرار شود. به عنوان مثال، تنها سرویسها یا سیستمهایی که واقعاً نیاز دارند، مجاز به ارتباط با شبکه OT هستند و بقیه دسترسیها مسدود میشوند. این کار جلوی گسترش سریع حملات و تخریب تجهیزات عملیاتی را میگیرد.
بیشتر بخوانید: نکاتی برای دفاع سایبری در سازمان و خانه
حمله معروف استاکسنت نمونه بارزی از پیامدهای عدم تفکیک مناسب شبکهها است. این بدافزار توانست وارد سیستمهای کنترل صنعتی شود و باعث آسیب جدی به تجهیزات هستهای شود، که نشاندهنده اهمیت حیاتی ایزوله کردن شبکههای عملیاتی است.
حفظ پایداری ارتباطات
در شرایط جنگ یا بحران، قطع ارتباطات اینترنتی و شبکهای میتواند فعالیتهای حیاتی سازمان را متوقف کند. برای جلوگیری از این اتفاق، سازمانها باید از چندین ارائهدهنده خدمات اینترنت (ISP) با مسیرهای فیزیکی متفاوت استفاده کنند. همچنین، قراردادهایی برای استفاده از خطوط پشتیبان مانند فیبر نوری جایگزین یا ارتباطات ماهوارهای اضطراری منعقد میشود. این امر باعث میشود که حتی اگر مسیر اصلی ارتباطی قطع شود، سازمان بتواند با استفاده از خطوط پشتیبان به فعالیتهای خود ادامه دهد و ارتباطات حیاتی حفظ شود.
به طور مثال، شرکتهای بزرگ مخابراتی مانند ایرانسل و همراه اول، این سیاست را اجرا میکنند تا در مواقع بحران یا حملات سایبری گسترده، دسترسی به شبکههای اصلی را تضمین کنند.
امنیت شبکههای بیسیم
شبکههای وایفای سازمانی در صورت عدم ایمنسازی مناسب، یکی از نقاط ضعف بزرگ امنیتی به شمار میروند. استفاده از رمزهای عبور قوی و پروتکلهای امنیتی بهروز مانند WPA3، به شدت توصیه میشود. همچنین، باید دسترسی به Access Pointهای غیرضروری محدود و کنترل شود تا امکان نفوذ مهاجمان کاهش یابد.
برای مثال، در برخی سازمانها مشاهده شده که Access Pointهای قدیمی یا بدون رمز عبور در بخشهایی از ساختمان فعال بودهاند که این موضوع به راحتی میتواند باعث نفوذ غیرمجاز به شبکه داخلی شود.

استفاده از ابزارهای بومی و آفلاین
وابستگی زیاد به خدمات اینترنتی و سرویسهای آنلاین خارجی در شرایط جنگ و بحران میتواند مشکلساز باشد. به همین دلیل، توصیه میشود که سرویسهای حیاتی سازمان، مانند ایمیل داخلی، سیستمهای مدیریت اسناد و نرمافزارهای ERP، روی سرورهای داخلی و ایزوله راهاندازی شوند. همچنین، استفاده از ابزارهای آفلاین مانند تلفنهای ماهوارهای یا رادیوهای دوطرفه به عنوان راهکارهای ارتباطی اضطراری اهمیت زیادی دارد.
سازمانهای زیرساختی در ایران مثل شرکت ملی گاز و فولاد مبارکه، به طور جدی به راهاندازی سرویسهای بومی و ایزوله روی آوردهاند تا در شرایط قطع اینترنت جهانی همچنان توانایی ادامه کار داشته باشند.
امنیت سایبری پیشرفته
سازمانهای حساس باید از فناوریهای امنیتی پیشرفته بهرهمند باشند تا تهدیدات سایبری را به سرعت شناسایی و مهار کنند.
مرکز عملیات امنیت (SOC)
مرکز عملیات امنیت یا SOC، قلب تپنده امنیت سازمان است. این مرکز به صورت ۲۴ ساعته فعالیت میکند تا رخدادهای امنیتی را پایش و تهدیدات را در سریعترین زمان ممکن شناسایی کند. سازمانهای بزرگ میتوانند SOC داخلی داشته باشند یا از خدمات SOC خارجی استفاده کنند.
مثلاً شرکتهای بزرگ مانند ایرانسل، مرکز عملیات امنیت داخلی دارند که به طور مستمر فعالیتهای مشکوک را تحلیل و در برابر حملات پاسخگو هستند.
IDS و IPS
سیستمهای تشخیص نفوذ (IDS) و جلوگیری از نفوذ (IPS) باید در نقاط حساس شبکه مستقر شوند. این سیستمها به صورت خودکار ترافیک شبکه را مانیتور کرده و رفتارهای مشکوک را شناسایی و از گسترش حملات جلوگیری میکنند.
به عنوان مثال، یک IDS در بخش دیتاسنتر سازمان میتواند حملات مبتنی بر نفوذ به سرورهای حیاتی را کشف و بلافاصله به تیم امنیتی هشدار دهد.

فایروال نسل جدید
فایروالهای پیشرفته یا Next-Gen Firewall قادرند ترافیک شبکه را بر اساس برنامهها، کاربران و تهدیدات پیشرفته کنترل کنند. این فایروالها از هوش تهدید (Threat Intelligence) استفاده میکنند تا برنامهها و حملات مخرب را به دقت شناسایی و مسدود کنند.
سازمانهای مالی و بانکی به طور گسترده از این نوع فایروالها بهره میبرند تا جلوی حملات پیچیده را بگیرند.
مدیریت وصلهها
بهروزرسانی سیستمعاملها، نرمافزارها و تجهیزات شبکه باید به صورت منظم و خودکار انجام شود. وصلههای امنیتی برای رفع آسیبپذیریها حیاتی هستند و بدون آنها مهاجمان میتوانند به راحتی نفوذ کنند.
به عنوان مثال، حمله WannaCry در سال ۲۰۱۷ از عدم نصب به موقع وصلههای امنیتی استفاده کرد و باعث آسیب به صدها هزار سیستم در جهان شد.
امنیت Endpoint
ابزارهای پیشرفتهای مثل EDR (Endpoint Detection and Response) یا XDR (Extended Detection and Response) روی کامپیوترها، سرورها و دستگاههای موبایل نصب میشوند تا فعالیتهای مشکوک را تشخیص داده و به سرعت پاسخ دهند. این سیستمها از آنتیویروسهای سنتی پیشرفتهتر هستند.
سازمانهای بزرگ معمولا از این ابزارها برای شناسایی بدافزارهای ناشناخته یا حملات هدفمند استفاده میکنند.
تست نفوذ و ارزیابی آسیبپذیری
انجام تست نفوذ و ارزیابی آسیبپذیری به صورت دورهای، باعث میشود نقاط ضعف امنیتی قبل از حمله مهاجمان شناسایی شوند. این تستها توسط تیمهای داخلی یا شرکتهای متخصص خارجی انجام میشود.
مثلاً سازمانهای بزرگ هر ۶ ماه یکبار تست نفوذ انجام میدهند و گزارشهای آن را برای بهبود سیستمهای امنیتی به کار میگیرند.
پیادهسازی مدل Zero Trust
مدل Zero Trust به معنای عدم اعتماد خودکار به هیچ درخواستی است؛ حتی اگر درخواست از داخل شبکه سازمان باشد. هر درخواست باید تایید و اعتبارسنجی شود تا سطح حمله کاهش یابد.
شرکتهای پیشرفته فناوری در جهان مثل گوگل و مایکروسافت این مدل را به طور کامل پیاده کردهاند.
جدول خلاصه واکنش
وضعیت | اقدام فوری | هدف |
---|---|---|
قطع اینترنت | استفاده از خطوط جایگزین | حفظ ارتباط |
نفوذ سایبری | ایزولهسازی و بازیابی | جلوگیری از گسترش حمله |
آسیب فیزیکی | انتقال عملیات | ادامه سرویسدهی |
مدیریت داده و اطلاعات
حفظ امنیت و دسترسی به دادههای حیاتی در بحران اهمیت بالایی دارد.
پشتیبانگیری اصولی
سازمان باید حداقل سه نسخه از دادههای حیاتی داشته باشد. این نسخهها باید روی رسانههای مختلف ذخیره شوند و یکی از آنها آفلاین و در مکانی امن نگهداری شود. این روش به نام «قانون ۳-۲-۱» معروف است و تضمین میکند که حتی در صورت حمله یا خرابی، دادهها قابل بازیابی هستند.
رمزنگاری
دادههای حساس باید در زمان ذخیرهسازی و انتقال رمزنگاری شوند. استفاده از پروتکلهای امن مانند VPN و HTTPS برای حفظ امنیت ارتباطات ضروری است.
جلوگیری از نشت اطلاعات
سیستمهای DLP (Data Loss Prevention) میتوانند حرکت دادههای حساس را کنترل کرده و جلوی خروج غیرمجاز آنها را بگیرند.
مدیریت دسترسی
استفاده از احراز هویت چندعاملی (MFA) برای تمامی کاربران و سرویسهای حساس باعث کاهش دسترسیهای غیرمجاز میشود. همچنین، اعمال سیاستهای رمز عبور قوی، مانع از نفوذ از طریق رمزهای ضعیف خواهد شد.
تداوم کسبوکار و بازیابی فاجعه
برای تضمین ادامه فعالیت در بحران، برنامههای تداوم کسبوکار (BCP) و بازیابی فاجعه (DRP) باید طراحی و اجرا شوند.
تیم BCP و DRP
یک تیم چندوظیفهای شامل متخصصان IT، امنیت، عملیات و مدیریت باید مسئول این برنامهها باشد و وظیفه داشته باشد طرحها را اجرا و بهروزرسانی کند.
RTO و RPO
زمان بازیابی سرویسها (RTO) و میزان قابل قبول از دست دادن دادهها (RPO) باید به دقت تعریف شوند تا اولویتبندی منابع انجام شود.
مرکز داده جایگزین
استفاده از مرکز داده پشتیبان با فاصله جغرافیایی مناسب، امکان ادامه عملیات را حتی در صورت خرابی مرکز اصلی فراهم میکند.
مقابله با باجافزار
طرحهای بازیابی باید شامل پروتکلهایی برای ایزولهسازی سریع سیستمهای آلوده، بازیابی از بکآپهای سالم و حذف کامل عوامل نفوذ باشند.
تمرین و مانور
برنامههای BCP و DRP باید به صورت منظم تمرین و بازبینی شوند تا تیمها برای شرایط واقعی آماده باشند.

آموزش نیروی انسانی
آموزش و آگاهیبخشی کارکنان در مقابله با تهدیدات سایبری بسیار موثر است. آموزشهای منظم در زمینه شناسایی حملات فیشینگ، مهندسی اجتماعی و رفتارهای ایمن ضروری است. در شرایط دورکاری، باید پروتکلهای امنیتی سختگیرانهای برای استفاده از VPN و دستگاههای شخصی اعمال شود تا امنیت حفظ شود.
فاز واکنش و بازیابی
در شرایط وقوع بحران، واکنش سریع و مدیریت دقیق آسیبها اهمیت زیادی دارد.
قطع اینترنت
استفاده فوری از خطوط ارتباطی جایگزین و اطلاعرسانی مناسب به کارکنان و ذینفعان از اقدامات ضروری است. همچنین باید فرایندهای قابل انجام به صورت آفلاین فعال شوند تا فعالیتها متوقف نشوند.
نفوذ سایبری
فعالسازی تیم پاسخ به رخداد (CIRT)، ایزوله کردن سیستمهای آلوده، انجام جرمشناسی دیجیتال و بازیابی اطلاعات از پشتیبانها مراحل حیاتی برای کنترل و مهار حمله هستند.
آسیب فیزیکی
در صورت حمله به زیرساخت فیزیکی، باید عملیات به مرکز داده پشتیبان منتقل شود، خسارت ارزیابی شده و برنامه بازسازی تهیه گردد. استفاده از ژنراتورهای برق اضطراری و سیستمهای خنککننده برای حفظ ثبات تجهیزات حیاتی ضروری است.
نکات کلیدی برای موفقیت پلن آمادگی سایبری
آمادگی سایبری در بحران تنها به ابزار و تکنولوژی محدود نمیشود؛ این یک فرهنگ سازمانی است که هر فرد باید در آن نقش فعالی داشته باشد. موفقیت در برابر تهدیدات سایبری، نه با تلاش برای رسیدن به امنیت مطلق، بلکه با توانایی تشخیص سریع، واکنش به موقع و بازیابی هوشمندانه حاصل میشود. سازمانهای تابآور، در سختترین شرایط هم به مسیر خود ادامه میدهند و این تابآوری، چراغ راهی برای ساختن آیندهای امن و پایدار است.