ما به یک عادت فرهنگی عجیب رسیدهایم. مردم فکر میکنند هر «ارتقا» یک پیشرفت است. در فناوری اطلاعات هم همین تصور وجود دارد. همه باور دارند که نسخههای جدید همیشه بهتر از قبلی هستند. اگر کسی این باور را رد کند، او را قدیمی و منفیباف میدانند. اما واقعیت این نیست.
7. وجود امکانات هوشمند در همهجا
همه چیز نیاز به وایفای ندارد. با این حال، ما در دنیایی زندگی میکنیم که فر شما ممکن است به دلیل بهروزرسانی نرمافزاری از کار بیفتد. این مشکل اصلی همان گجتهای به اصطلاح هوشمند است. این دستگاهها پر از ویژگیهای جذاب اما بیاستفاده هستند و هر کدام از این ویژگیها میتواند به یک نقطه ضعف و احتمال خرابی تبدیل شود.

6. منوهای QR در رستورانها
منوهای QR در دوران پاندمی COVID-19 منطقی بودند. کافی بود یک مربع کوچک را اسکن کنید تا از لمس منوی کثیف و پر استفاده جلوگیری شود. درست است، اما حالا، سالها بعد، بسیاری از رستورانها هنوز به آنها وابستهاند و صادقانه بگویم، دیگر بیشتر شبیه یک پسرفت به نظر میرسد.
یک منوی چاپی فیزیکی وزنی ندارد. میتوانید آن را روی میز بیندازید، باز کنید و به دوستتان بدهید بدون اینکه روند کارتان قطع شود. اما منوی QR شما را دوباره به گوشیتان میکشاند، همان دستگاهی که احتمالاً به رستوران آمدهاید تا برای مدتی از آن فاصله بگیرید. یک لحظه در حال مرور پیشغذاها هستید و لحظه بعد درگیر ایمیل، اعلانها یا ویدیوهای کوتاه اینستاگرام شدهاید. حالا عمل ساده انتخاب غذا تبدیل به لحظهای نیمهپراکنده و کمتوجه شده است، به جای اینکه یک تجربه مشترک باشد.

قسمت واقعاً آزاردهنده این است که منوهای QR به رستورانها بهانه کامل میدهند تا هر وقت خواستند قیمتها را تغییر دهند، بدون نیاز به چاپ دوباره. حداقل وقتی چیزی با جوهر چاپ میشد، احساس ثبات، پایداری و نهایی بودن برای مدت طولانی داشت.
5. از بینرفتن درایور CD و DVD
در زمان نه چندان دور، لپتاپها معمولاً با درایو دیسک عرضه میشدند. میتوانستید یک DVD وارد کنید، نرمافزاری نصب کنید یا آن دسته از CDهای رایتشده را بدون دردسر دوباره استفاده کنید. سپس، تولیدکنندگان آنقدر درگیر کاهش میلیمترها از ضخامت بدنه شدند که درایو بهطور کامل حذف شد.
حالا، اگر هنوز از دیسک یا سیدی استفاده میکنید، مجبور هستید یک درایو خارجی بزرگ و دست و پاگیر بخرید که فضای میز را اشغال میکند و انگار مجازاتی است برای اینکه هنوز عضو نسل قبل از دوران استریم هستید. و اگر این کار را نکنید، گزینهها بهطرز ناامیدکنندهای محدود میشوند: یا دنبال نسخههای مشکوک آنلاین میگردید، یا همان محتوا را دوباره بهصورت دیجیتال میخرید، یا امیدوارید که اتفاقی در یکی از سرویسهای اشتراکی که الان پرداخت میکنید پیدا شود.

بزرگترین مشکل ما با این «ارتقا» در دنیای فناوری اطلاعات این است که نصب نرمافزار، که قبلاً بهراحتی با قرار دادن دیسک انجام میشد، حالا از طریق فضای ابری انجام میشود. اکنون باید با دانلودهای بیپایان، نصبکنندههای حجیم و مصرف سریع فضای ذخیرهسازی و پهنای باند روبهرو شوم. تمام این دردسرها فقط برای این که لپتاپم چند میلیمتر نازکتر شود، واقعاً ارزشش را ندارد.
4. هوش مصنوعی در موتورهای جستجو
حدود پنج سال پیش جستوجو در اینترنت واقعاً یک فرآیند واقعی و ملموس بود. شما چیزی را که کنجکاو بودید تایپ میکردید، اینتر میزدید و با انبوهی از لینکها برای بررسی مواجه میشدید. همیشه کارآمد نبود، اما این حس وجود داشت که خودتان پاسخ را کشف میکنید. اکنون، با ادغام هوش مصنوعی در موتورهای جستوجو، در دنیای فناوری اطلاعات، تمام این تجربه به چیزی به نام «نمای کلی هوش مصنوعی» تقلیل یافته است. بهجای مجموعهای متنوع از دیدگاهها، تنها یک متن کوتاه و ظاهراً معتبر در بالای صفحه میبینید، انگار ماشین تصمیم گرفته و تمام.
ویدیو: تکنولوژی تا چه حدی پیشرفت خواهد کرد؟
علاوه بر این، کل اینترنت بیشتر شبیه یک کشمکش بین شما و تبلیغات، الگوریتمها و طراحیهای فریبنده است که هدفشان هدایت شما به سمت چیزی است که جیب شرکتها را پر کند. فقط کافی است دنبال یک محصول در آمازون (در ایران دیجیکالا) بگردید تا ببینید چیزی که واقعاً میخواهید زیر انبوهی از محتوای «تبلیغشده» دفن شده است.
3. افزایش شدید اشتراک
اشتراکها زمانی منطقی بهنظر میرسیدند. شما برای مجله آنلاین، پادکستهای صوتی یا فیلیمو پول میدادید و همین کافی بود. اما در طول زمان، این مدل به چیزی تقریباً مضحک تبدیل شد. این روزها بهنظر میرسد هر بخش از دنیای فناوری اطلاعات دنبال راهی است تا هزینه ماهانه دیگری برای امکاناتی بگیرد که در آینده بهطور رایگان در دسترس خواهد بود.
مثلاً به اپلیکیشنها نگاه کنید. حتی سادهترین ابزارها هم امروز جرئت میکنند از شما اشتراک ماهانه بخواهند. مثلاً اپلیکیشن ساعت زنگدار که ماهی پنج دلار برای نسخه پرمیوم میگرفت. پرمیوم چه؟ بیدار کردن با اشتیاق بیشتر؟ یا یک سیلی دیجیتال به صورت؟

بازیها هم از این قاعده مستثنی نیستند. سه شرکت بزرگ تولیدکننده کنسول، حالا برای بازی آنلاین هم هزینه جدا میگیرند؛ چیزی که قبلاً رایگان بود. فکر کنید: شما کنسول را خریدهاید، بازی را تهیه کردهاید و برای اینترنت هم پول میدهید. با این حال، همچنان باید مبلغ بیشتری بپردازید تا فقط اجازه ورود به یک لابی چندنفره را داشته باشید.
و بعد صنعت خودرو، که هیچوقت از یک فرصت پولسازی نمیگذرد، تصمیم گرفت وارد این بازی شود. بامو، مرسدس و چند شرکت دیگر حتی ایده اشتراک ماهانه برای صندلی گرمکن یا توان موتور را مطرح کردند. امکاناتی که بهصورت فیزیکی همین حالا داخل خودرویی که خریدهاید وجود دارند. این هم از یک «ارتقا»!
2. ریلز و محتواهای الگوریتمی
رسانههای اجتماعی زمانی جایی بودند که شما افراد مورد علاقهتان را دنبال میکردید و واقعاً پستهایشان را میدیدید. شما صاحب واقعی محتوای موردعلاقه خود بودید. اما امروز، محتوا بیشتر شبیه یک هزارتوی الگوریتمی هستند که کمتر برای ارتباط و بیشتر برای سنجش میزان تعامل طراحی شدهاند. دیگر شما تصمیم نمیگیرید چه چیزی نمایش داده شود، بلکه ماشین تصمیم میگیرد.
ریلها واضحترین نمونه هستند. این ویدیوهای کوتاه و فوقالعاده اعتیادآور بدون خواست شما به فیدتان اضافه میشوند. پلتفرمها دوست دارند آن را «کشف محتوا» بنامند، اما در واقع چیزی شبیه یک دستگاه اسلات است که شما را مدام به کشیدن اهرم وادار میکند. پیش از آنکه بفهمید، در اقیانوس پهناور محتوای ویروسی غرق شدهاید، در حالی که دوستان و جوامعی که واقعاً میخواستید از آنها خبر داشته باشید، به پایین محتواها رانده شدهاند.
1. صفحات لمسی در خودروها
خودروسازها نمیتوانند در برابر به رخ کشیدن داشبوردهای براق و پر از صفحهنمایش مقاومت کنند. این داشبوردها در بروشورها فوقالعاده چشمنواز بهنظر میرسند و در نمایشگاهها به خودرو ظاهری آیندهنگرانه میدهند. اما در جاده، یک مزاحم واقعیاند. یک دکمهٔ ساده به شما اجازه میدهد تنها با یک حرکت سریع، دما را تنظیم کنید یا صدای سیستم را بالا ببرید، آن هم بدون اینکه نگاه کنید. اما یک صفحهنمایش لمسی، برعکس، چشمها، تمرکز و کمی بیش از حد صبرتان را میگیرد.

گزارشهای متعددی نشان میدهد که انجام یک کار ساده مثل تغییر تنظیمات کولر با صفحهنمایش لمسی میتواند تا ۲۰ ثانیه طول بکشد. یعنی ۲۰ ثانیه رانندگی در عمل با چشم بسته! واقعاً از نظر سطح خطر دستکمی از رانندگی بعد از نوشیدن الکل ندارد، و این موضوع نمونهای از چالشهای دنیای فناوری اطلاعات در خودروهاست.
خبر خوب این است که جریان در حال تغییر است. از سال ۲۰۲۶، موسسه Euro NCAP فقط به خودروهایی بالاترین امتیاز ایمنی را میدهد که برای موارد ضروری مثل راهنما، چراغ خطر و برفپاککن، کنترلهای فیزیکی داشته باشند. و اگر سری به انجمنهای آنلاین بزنید، خواهید دید که بسیاری از رانندگان یک صدا میگویند: دکمهها را به ما برگردانید!