اینروزها، واژۀ هوشمصنوعی چندان عجیبوغریب نیست؛ و میتوان گفت با شنیدن آن، تقریباً هرشخصی در ذهن خود تصوری میسازد.
با تمام اینها، شاید رایجترین تصویر از این ربات که چیزی شبیهسازیشده برپایۀ هوش انسانی است، چت جیپیتی محصول شرکت OpenAI باشد. به ایندلیل که نمونۀ اولیۀ این ربات، ۳۰ نوامبر ۲۰۲۲ از سوی OpenAI معرفی شد.
با معرفی ربات ChatGPT، دامنۀ صحبتها در مورد آن از هرگوشه از جهان و از سوی افرادسرشناسِ فعال در حوزۀ فناوری اطلاعات، بالا گرفت.
بسیاری با این پدیده مخالف بودند و تعداد بیشماری نیز موافق.
در مقالۀ پیشِ رو کوتاه و مختصر چند نگاهِ مخالف این ربات هوشمصنوعی و دلایل آنان را از نظر خواهیم گذراند.
تولد اولین مدلهای هوشمصنوعی و نگاههای تردیدآمیز
اگرچه نام هوشمصنوعی چندسالی است که برزبانها افتاده باید گفت این فناوری پیشازاینها پابهعرصۀ زندگی گذاشت.
ایدۀ هوشمصنوعی درابتدا از سوی فلاسفه و ریاضیدانانی نظیر جرج بول ارائه شده بود اما هنوز بهطور رسمی نام هوشمصنوعی نداشت. محققان فعال در حوزۀ ریاضی که عادت به ارائهٔ قوانین و نظریههایی درخصوص علم منطق داشتند به هوشمصنوعی نیز بهعنوان ماشینی نگاه میکردند که میتواند با ابزارهای منطقی برنامهریزی شده، در زندگی انسانها به خدمت مشغول شود.
اما نکته اینجاست که پس از اختراع رایانههای الکترونیکی در سال ۱۹۴۳، این مدل از ماشینها، دانشمندان آن سالها را به چالشی بزرگ فراخواند؛ چرا که واقعیت بسیار فراتر از آنچیزی بود که آنان تصور میکردند. شاید در ابتدا محققان گمان داشتند که تمام دستورالعملهای اجرایی این ربات، توسط انسان، نوشتهشده و ربات، تنها اجراکنندۀ دستورالعملهاست؛ اما ظهور و فعالیت اولین رایانههای الکترونیکی که بهنوعی برپایۀ هوشمصنوعی کار میکردند نشانداد که قضیه، مهمتر و بهنوعی نگرانکنندهتر است؛ اینکه چنین فناوری قادر به شبیهسازی رفتارهای هوشمندانه خواهد بود؛ و ترس نسبت به آن از همیننقطه، آغاز شد؛ دلنگرانی بزرگ این بود: “هوشمصنوعی کنترل زندگی بشر را در دست گیرد.”
خلقِ اصطلاح هوشمصنوعی
همانطور که در پاراگراف پیشین اشاره شد اولین مدل از هوشمصنوعی با ظهور رایانههای الکترونیکی پا عرصۀ وجود نهاد اما پرسش این است که بهراستی خالق اصطلاحِ هوشمصنوعی کیست و وی چگونه این اصطلاح را پیشنهاد داد؟
نام هوشمصنوعی در سال ۱۹۶۵ میلادی به عنوان یک دانش جدید ابداع شد هرچند سرگیری فعالیت در این زمینۀ تخصصی از سال ۱۹۶۰ میلادی بود. با تمام اینها و بر اساس شواهد مستند چنین برمیآید که اصطلاح هوشمصنوعی نخستینبار ازسوی جان مککارتی (که وی را بهعنوان پدر علم و دانش تولید ماشینهای هوشمند میشناسند) پیشنهاد شد و مورد استفاده قرارگرفت. مککارتی مخترع یکی از زبانهای برنامهنویسی هوشمصنوعی به نام لیسپlisp) ) است.
بهکمک این زبان برنامهنویسی میتوان به هویت رفتارهای هوشمندانه یک ابزار مصنوعی پی برد. یعنی بهراحتی میتوان فهمید که رفتارها، ساختهٔ دست بشر، غیرطبیعی و یا مصنوعی است؛ حال آنکه هوشمصنوعی درجایگاه اصطلاح عمومی پذیرفته شده، عبارت است از: محاسبات هوشمندانه و ترکیبی (مرکب از مواد مصنوعی)
آغاز فعالیت هوشمصنوعی
نخستین کارهای پژوهشی در زمینۀ هوشمصنوعی، منحصر به فرآیندماشینیِ بازیها و نیز اثبات قضیههای ریاضی با کمک رایانهها بود. خالقان این موارد بشدت معتقد بودند که رایانهها قادرند چنین فعالیتهایی را تنها با بهره گرفتن از تعداد بسیار زیادی کشف و جستجو برای مسیرهای حل مسئله و سپس انتخاب بهترین روش برای حل آنها اجرایی کنند.
حوزه پژوهش در زمینه هوشمصنوعی در یک کارگاه آموزشی در کالج دارتموت در سال ۱۹۵۶ پایهریزی شد. شرکت کنندگان این پژوهش عبارت بودند از: آلن نیول (از دانشگاه کارنگی ملون)، هربرت سیمون (از دانشگاه کارنگی ملون)، جان مککارتی (از مؤسسه فناوری ماساچوست)، ماروین منسکی (از مؤسسه فناوری ماساچوست) و آرتور ساموئل (از آی بی ام).
این افراد، بنیانگذاران و رهبران پژوهش در زمینه هوشمصنوعی شدند.آنها به همراه دانشجویانشان برنامههایی نوشتند که مطبوعات آن را «شگفتآور» توصیف میکردند، رایانهها استراتژیهای بردِ بازی چکرز را میآموختند، بهراحتی از پس سوالات ریاضی برمیآمدند، قادر بودند قضیههای منطقی را اثبات کنند و بسیار سلیس و روان، انگلیسی صحبت میکردند.
در اواسط دهه ۱۹۶۰ میلادی وزارت دفاع آمریکا سرمایهگذاریهای سنگینی در حوزه پژوهش هوشمصنوعی انجام داد. در آن دهه آزمایشگاههای فراوانی در سراسر جهان تأسیس شد. بنیانگذاران هوشمصنوعی در مورد آینده خوشبین بودند؛ هربرت سیمون پیشبینی کرد «ماشینها ظرف بیست سال قادر به انجام هر کاری هستند که یک انسان میتواند انجام دهد». ماروین مینسکی، نوشت: «در طی یک نسل … مسئله هوشمصنوعی اساساً حل خواهد شد.»
هوشمصنوعی، بایدها و نبایدها
هوشمصنوعی مسیرپرفراز و نشیبی را طی کرد تا اینکه در آخرینروز نوامبر 2022 شرکت OpenAI با معرفی ChatGPT رباتی توسعهیافته بر اساس GPT-3 نگاهها را بهسمت خود کشاند؛ سیستمی که قادر است به بسیاری از پرسشها در حوزههای مختلف، پاسخهایی تاحدی دقیق و مورداستناد ارائه دهد و به عنوان یکی از پیشرفت های مهم در زمینه هوشمصنوعی در سال های اخیر شناخته شود.
با روی کار آمدن این مدل از هوشمصنوعی، عملاً نظرهای موافق و مخالف بسیاری درارتباط با ادامۀ فعالیت آن مطرح شد.
بهعنوان مثال «اریک اشمیت»، مدیرعامل سابق گوگل، معتقد است هوشمصنوعی میتواند برای بشریت ریسکهای وجودی بههمراه داشته باشد و دولتها باید بدانند که چطور میتوانند جلوی سوءاستفاده از این فناوری را بگیرند. او باور دارد که AI میتواند به افراد بسیار زیادی صدمه برساند یا عامل مرگ آنها شود.
اشمیت در یک کنفرانس خبری که در می 2023 برگزار شد گفت: «سناریوییهایی نه برای امروز، بلکه برای آینده نهچندان دور مطرح است که این سیستمها میتوانند اکسپلویتهای روز صفر را در فضای سایبری یا گونههای زیستی جدید کشف کنند. این سناریوها فعلاً تخیلی هستند، اما استدلال پشتشان احتمالاً حقیقت دارد.»
اشمیت در پاسخ به یکی از خبرنگاران که از او پرسید آیا میتوان هوشمصنوعی را کنترل کرد گفت:«قانونگذاری در حوزه هوشمصنوعی باید برای جامعه اهمیت داشته باشد. من پیشبینی میکنم در ایالاتمتحده احتمالاً نهاد رگولاتوری جدیدی بهطور اختصاصی برای هوشمصنوعی بهوجود نخواهد آمد.»
و اما چهرههای آشنایی مانند ایلان ماسک -نابغۀ ثروتمند دنیای فنآوری، استیو وزنیاک- بنیانگذار اپل و یووال نوح هراری -مورخ و فیلسوف سرشناس، امضاءکنندگان نامهای بودند که محتوای آن هشدار در خصوص خطرات هوشمصنوعی برای انسانهاست.
در این نامه، صدها دانشمند از دنیای فنآوری و چهرههای دانشگاهی، با جمعآوری امضا توقف توسعه هوشمصنوعی را خواستار شدند و اعلام کردند که فعالیت در این زمینه حداقل برای مدت شش ماه به تعویق افتد.
در این نامه، صدها دانشمند مخالف با ادامه طرحهای توسعه هوشمصنوعی که از سوی موسسه آینده زندگی منتشر شده علل واکنش به این پروژهها و خطرات آن را توجیه کردهاند.
بخشی از متن نامه اینچنین است: «ما امضاءکنندگان این نامه، خواهان آنیم که سیستمهای قوی هوشمصنوعی در صورت اجرای پروژهها بهشکلی صحیحتر، ایمنتر، قابل تفسیرتر، شفافتر، همسوترو قابل اعتمادتر و بعد از مطمئن شدن از اینکه تاثیرات آن مثبت و قابل مدیریت خواهند بود، توسعه یابند. “خوداشتغالی” و” افزایش اطلاعات” نادرست بهعنوان دو مورد از نگرانیهای اصلی پیرامون فناوریهای هوشمصنوعی بهشمار میآیند. ما عمیقاً باورداریم توسعه تکنولوژی هوشمصنوعی چت بات “OpenAI” و چت جیپیتی4 ( GPT4) باید قابل اثبات و توجیه برای مردم باشد. اگر چنین توقفی بهسرعت عملی نشود، دولتها باید وارد عمل شده و روند پروژههای هوشمصنوعی را به حالت تعلیق در آورند.»
ایلان ماسک که از مدتها پیش در زمینه خطرات هوشمصنوعی هشدار میدهد چنین تخمین میزند که سیستمهای هوشمصنوعی در سال ۲۰۲۵ به نقطهای خواهند رسید که از انسانها پیشی گرفته و آنها را با خطر تبدیل شدن به حیوانات خانگیِ تحت امرِ این ابررایانهها، مواجه خواهند کرد.
سخن پایانی
هنوز کشمشها بر سر قبول یا ردّ این فناوری بهقوّت خود باقی است و مشخص نیست این عدم تفاهم تاکجا ادامه خواهد داشت آیا بالاخره موافقان و مخالفان هوشمصنوعی به نقطهنظر مشترک خواهند رسید و از این فناوری برای بهبود اوضاع زندگی بهره خواهند گرفت؟ و یا نه! استدلالِ مخالفان که هوشمصنوعی را “آواتاری غیرقابل کنترل ” میخوانند کارساز خواهد شد و پیشازآنکه این فناوری به ضرر انسان و زندگی او تمام شود پروندهاش برای همیشه بسته خواهد شد؟
هرچند شواهد نشان میدهد هوشمصنوعی پیروز میدان است چراکه هرروز اخبار جدیدی از این رباتتوسعهیافته و مدلهای نوینِ طراحیشده از آن توسط شرکتهای متعدد، درصدر اخبار فناوری قرار میگیرد.