خبرِ دریافت مالیات از افراد مشهور و تبلیغ کنندگان در اینستاگرام موضوع تازهای نیست. حدود دو سال قبل این موضوع مطرح شد که هر شخصی که بالای 500 هزار نفر دنبال کننده دارد، باید مالیاتِ درآمد تبلیغات خود را بپردازد.
تا همینجای کار هم این قانون با ابهامات زیادی همراه بود چرا که اساساً تعداد فالوور، هیچ تخمینی از درآمد صاحب صفحه اینستاگرام نشان نمیدهد. با این حال بهخاطر اینکه این قشر از افراد از قلم نیافتند، مشمول پرداخت شدند.
ناگفته نماند که عدهای نیز سودهای کلانی کسب کردند که سزاوار پرداخت این مبالغ بودند یا بهنوعی باید سهمِ دولت را هم میدادند. تا اینجای موضوع آنچنان غیر منطقی و دور از ذهن نبود.
موضوع زمانی جالب شد که طبق اخبار رسمی، از میان تمام این فعالان مجازی فقط حدود 130 نفر به مالیات پرداختی تمکین کردهاند و باقی آنها از پرداخت مالیات شانه خالی کردهاند. مالیاتی که هیچ مشخص نیست از چه ماخذی و چگونه درصد آنرا حساب و کتاب کردهاند.
مهمتریم موضوعی که بسیاری از کاربران عادی فضای مجازی به آن اعتراض کردهاند نیز مورد منظقیای بهنظر میآید؛ اینکه چرا باید برای شبکه اجتماعیای که توسط دولت فیلتر شده است و درآمد کسب و کارها را تا حدود بسیار زیادی کاهش داده است، مشمول مالیات شود. مالیاتی که توسط همان دولتی دریافت میشود که همان شبکه را غیر مجاز و فیلتر کرده است.
هزینههای گران اینترنت، هزینههای خرید فیلترشکن توسط مردم و خود اینفلئونسرهای اینستاگرام در حال حاضر فشار مضاعفی بر همه کاربران وارد کرده است و در این میان اداره مالیات، از درآمد ناچیزِ بعضی از کسب و کارها مالیات نیز دریافت میکند.
نکته آخر اینکه در صورت عدم تمکن و عدم پرداخت این مالیاتها، سازمان امور مالیاتی کشور چه ساز و کاری برای پیگیری قانونی این موضوع دارد؟ صفحاتی که شاید هویت شخصیِ دقیقی از آنها در دسترس نیست یا در صورت دسترسی، تراکنش حسابهای آنها اندک است. تعداد بیشماری فارسی زبان نیز در خارج از کشور مشغول فعالیت تبلیغاتی در این پلتفرم هستند که اصلاً امکان دسترسی به آنها وجود ندارد.
کلیت این قانون مالیاتی سرشار از ایرادها و راههای فرار است. قانونگذار وقتی میتواند چنین خواستهای داشته باشد که آن شبکه، بومی و ایرانی باشد! نه اینکه از یک پلتفرم اجتماعی خارجی و آنهم «فیلتر شده» برای خزانه دولت پول بیاورد.
بهنظر، زمانی این قانون مالیات از میان برچیده خواهد شد که این اشخاص مالیات خود را پرداخت نکنند، به قانون پشت کنند و در نتیجه خاصیتِ بسیاری از قوانین مالیاتی دیگر نیز زیر سوال برود.