در این مطلب قصد داریم شمارا با افشاگرانی که با اقدامات جسورانه برای افشای حقایق تکان دهنده فناوری گام برداشتند آشنا کنیم.
آنها بر این باورند که «دانش» برابر با خودِ «قدرت» است، با این حال این کار برای افشاگران هزینه هم دارد، حتی اگر نتیجه کارشان ارزش ریسک را نداشته باشد. رسواییهای فنی، چه به صورت ناخواسته و چه عمدی در معرض دید عموم قرار میگیرند، رایج هستند. بسیاری از افراد شغل و زندگی خود را به خطر انداختهاند یا خواهند انداخت تا در برابر اعمال نادرست و مخاطرهآمیز در صنعت فناوری حرف بزنند و افراد درگیر را هر چقدر هم که ثروتمند و قدرتمند باشند، پاسخگو کنند.
در حالی که برخی از افشاگران ترجیح می دهند ناشناس بمانند، برخی دیگر هویت خود را فاش میکنند تا یافتههای خود را به صورت عمومی به اشتراک بگذارند. اما آیا افشاگریهای آنها ارزش ریسک را داشته است؟
چه کسی به عنوان افشاگر شناخته میشود؟
فردی که فعالیتهای غیرقانونی و غیراخلاقی یک شرکت یا ارگان را افشا میکند و به مقامات یا مردم اطلاع میدهد، خواه کلاهبرداری، فساد، سرپوش گذاشتن یا سایر تخلفات باشد. از این رو، اصطلاحاً کار آنها به عنوان دمیدن در سوت فعالیتها نام گرفته است.
یک افشاگر میتواند یک کارمند، فعلی یا سابق، «یک خودیِ با دانش» یا یک هکر قدرتمند باشد. برخی ممکن است به طور داوطلبانه یا طبق قانون یا سیاستهای داخلی مورد نیاز باشند. با این حال، بسیاری از افراد را میتوان در معرض دید قرار داد و هیچ انتخاب دیگری نداشت. علیرغم اینکه انگیزه اعمال افشاگران رعایت اخلاق و مسئولیتپذیری است. در معرض خطر تهدید، محاکمه یا بدتر از آن هستند، اما بسیاری از کشورها قوانین و مقرراتی دارند که افشاگری را تشویق میکنند و حمایتهای قانونی از جمله ناشناس ماندن، رازداری و غرامت مالی برای کسانی که صحبت میکنند را فراهم میکنند.
با وجود تمام خطرات، اقدامات افشاگران میتواند منجر به قوانین و مقررات جدید و افزایش آگاهی عمومی شود و آنچه را که پشت درهای بسته اتفاق میافتد روشن کند. در صنعت فناوری، افشاگران بسیاری مطرح شده اند که به چند نفر از مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
1- ادوارد اسنودن
ادوارد کارشناس سابق سیستمهای فناوری اطلاعات و پیمانکار است که برای آژانس امنیت ملی (NSA) کار میکرد. او در سال 2013، به دلیل افشای اطلاعات محرمانه در مورد برنامههای نظارتی دولت ایالات متحده، اطلاعات طبقهبندی شدهای که به آنها دسترسی داشت، شهرت یافت.
او به خبرنگاران فاش کرد که NSA از برنامههایی مانند PRISM و Upstream برای جمع آوری و نظارت بر ارتباطات خصوصی میلیونها نفر در سراسر جهان، از جمله شهروندان ایالات متحده، استفاده میکند. افشای او باعث ایجاد یک بحث جهانی در مورد حفظ حریم خصوصی و نظارت دولتی شد.
بسیاری از اسنودن به خاطر اقداماتش به عنوان قهرمان یاد کردند، در حالی که برخی دیگر او را به خاطر به خطر انداختن امنیت ملی محکوم کردند. اسنودن پس از متهم شدن به جاسوسی و سرقت اموال دولت ایالات متحده، از روسیه، جایی که در حال حاضر در آنجا اقامت دارد، پناهندگی گرفت.
در نتیجه افشاگریهای اسنودن، قوانین و مقررات تغییر کرده است. برای مثال، سازمانهای اطلاعاتی و شرکتهای فناوری ایالات متحده اکنون بخشهای زیادی از ترافیک وب خود را رمزگذاری میکنند و نحوه برقراری ارتباط آنلاین و تلفنهایمان را تغییر میدهند.
2- فرانسیس هاگن
فرانسیس یکی از مدیران سابق محصولات فیسبوک است که ادعا میکند این پلتفرم میدانسته است که الگوریتم آن محتوای مضر را نشان میدهد و اطلاعات نادرست را برای کاربران پخش میکند. این محتوا شامل خشونت و سخنان ترویج دهنده نفرت است که بر سلامت روان جامعه تأثیر منفی میگذارد.
هاوگن در مصاحبه 60 دقیقه فاش کرد که پشت افشای دهها هزار سند داخلی در سال 2021 بوده است. او اظهار داشت که فیسبوک منفعت را بر امنیت ترجیح داده و در رسیدگی و اقدام علیه مسائل مربوط به محتوای مضر شکست خورده است.
پس از افشای اطلاعات او، اقدامات فیسبوک از جمله افزایش مقررات و اقدامات قانونی مورد بررسی قرار گرفت. Haugen بطور گستردهای مورد تحسین قرار گرفت و از مدافعان برجسته اصلاحات صنعت فناوری و مسئولیتپذیری استفاده از پلتفرمهای دیجیتال بشمار رفت.
هاوگن در مقابل کمیتههای کنگره در ایالات متحده ظاهر شد و بحثی جهانی درباره اختیارات و مسئولیت شرکتهای فناوری به راه انداخت و در فهرست قدرتمندترین زنان فوربس قرار گرفت. بعد از آن فیسبوک چندین تغییر داخلی در حریم خصوصی دادهها، شفافیت الگوریتمی و تعدیل محتوا را اعلام کرد.
3- زاک ورهیز
زاک ورهیز (Zach Vorhies) یک مهندس نرم افزار ارشد سابق گوگل است که در سال 2019 ادعا کرد که این سرویس علیه دیدگاه های محافظه کارانه در نتایج جستجوی خود مغرضانه بوده و درگیر سانسور سایر محصولات است.
Vorhies 950 سند مانند یادداشتها و ایمیلها را به گروه فعال محافظه کار Project Veritas درز داد. این گروه از این اسناد برای انتشار مقالاتی استفاده کرد که ادعا میکرد گوگل علیه رسانههای جناح راستی تعصب دارد و وبسایتهای خاصی را طرد میکند. این افشاگری پوشش رسانهای گستردهای دریافت کرد و بحث هایی را در مورد نیاز به شفافیت در فرآیندهای تصمیم گیری شرکتهای فناوری و تأثیر آنها بر افکار عمومی ایجاد کرد.
ورهیس به خاطر تصمیم خود مورد انتقاد قرار گرفت و برخی ادعا کردند که این تصمیم انگیزه سیاسی داشته. در حالیکه برخی دیگر صحت سند را زیر سوال بردند. او از اقدامات خود دفاع کرده و اعلام کرده است که لازم است اقدامات گوگل و آنچه به عقیده او حقیقت است افشا شود.
او متعاقباً اخراج شد و از آن زمان به یک فعال و افشاگر تبدیل شد. او همچنان علیه گوگل و سایر شرکتهای فناوری صحبت میکند، عمده این صحبتها در مورد حریم خصوصی و آزادی بیان است.
4- پیتر زاتکو
پیتر که با نام ماج نیز شناخته میشود، یک متخصص امنیت شبکه و هکر آمریکایی است که به دلیل فعالیت در امنیت سایبری شناخته شده است. او مسئول بهبود سیستمهای امنیتی گوگل و توییتر بود که در سال ۲۰۲۱ رئیس بخش امنیت شد.
زاتکو اتهاماتی را علیه توییتر مطرح کرد مبنی بر اینکه مدیران ارشد ظاهراً هیئت مدیره شرکت و تنظیم کنندههای دولتی را در مورد نقصهای امنیتی آن گمراه کردهاند که احتمالاً برای هک، دستکاری و جاسوسی خارجی استفاده میشود. شکایت 200 صفحهای وی نشان داد که این پلتفرم مسئولان را در مورد اینکه آیا به طور قابل اعتماد دادههای کاربران را حذف میکند یا نه، گمراه کرده است و اغلب این کار را انجام نمیدهد زیرا آنها اصلاً قادر به ردیابی بسیاری از این دادهها نبودند.
علاوه بر این، زاتکو ادعا میکند که مدیران فاقد انگیزه و منابع کافی برای درک تعداد حسابهای ربات در توییتر هستند و استعفای او از توییتر در سال 2022 به دلیل امتناع از پوشاندن آسیبپذیریهای امنیتی بود. در همان سال، زاتکو در مقابل کمیته قضایی سنا شهادت داد. او این پلتفرم را به امنیت ضعیف، بیتوجهی به حریم خصوصی کاربران و کار کردن آگاهانه برای دولتهای خارجی که به سیستمها و دادههای داخلی دسترسی داشتند، متهم کرد.
5- مارک کلاین
مارک، تکنسین سابق AT&T است که مشارکت این شرکت با برنامه نظارتی NSA را فاش کرد. او فاش کرد که اتاق 641A یک اتاق مخفی است که برای نظارت بر ترافیک اینترنت از طریق شبکه AT&T نصب شده و استفاده میشود.
زمانی که کلاین در سانفرانسیسکو سنتر کار میکرد، وقتی یک کابل فیبر نوری را پیدا کرد که به اتاق هدایت میشد و تجهیزاتی را دید که میتوانند ترافیک اینترنت را رهگیری کنند، نگران شد.
او معتقد بود NSA از اتاق برای جمع آوری دادههای تماس تلفنی و فعالیت اینترنتی شهروندان آمریکایی بدون حکم استفاده میکند. او از طریق همکاران اتاقهای مشابه نصب شده در شهرهای دیگر از جمله لس آنجلس، سیاتل و سن دیگو سرنخهای دیگری گرفت.
کلاین یافتههای خود را در معرض دید عموم قرار داد، علیه AT&T شکایت کرد و در مورد همکاری این شرکت با NSA با رسانه ها صحبت کرد. افشای او باعث ایجاد یک جدال سراسری در مورد نظارت دولت و حقوق حریم خصوصی شد.
آژانس امنیت ملی با چالشهای قانونی زیادی مواجه بود و این پرونده علیرغم تلاش دولت برای اخراج ادامه داشت. این منجر به افشای بیشتر در مورد میزان فعالیت های نظارتی NSA شد.
کلاین به عنوان یک مدافع پیشرو برای حقوق حریم خصوصی و شفافیت دولت مورد احترام است. او همچنین در سال 2008 جایزه پیشگامی (تقدیر از افراد مفید جامعه) را دریافت کرد.
دست ناقضان حریم شخصی دیر یا زود رو میشود
افشاگران خطر زیادی برای افشای حقیقت دارند. آنها با بیان کردن و پاسخگو نگه داشتن مدیران، تغییرات بزرگی ایجاد کردهاند، بهخصوص زمانی که فناوری نقش تأثیرگذاری در زندگی ما ایفا میکند.
همانطور که از نظر فناوری پیشرفت میکنیم، باید افشاگریها را در نظر بگیریم و برای شفافیت بیشتر در صنعت فناوری تلاش کنیم. اما با گسترش اطلاعات نادرست، به سختی میتوان باور کرد که چه چیزی واقعی است و چه چیزی نیست، به خصوص زمانی که صحبت از دروغ های عمیق درمیان باشد.